ای آن که جلوه گاه جمال خدا تویی
فرهنگ نامه ی غم کرببلا تویی
تو حجت خدایی و محبوب هر دلی
تو الگو و نمونه ی انسان کاملی
نام تو مرهم دل بیمار مردم است
آرامبخش حال گرفتار مردم است
ای نرده بان طیر تو محراب بندگی
شاگرد درس مکتبت ارباب بندگی
خورشید، شمع جلوه ی انوار روی توست
مهتاب نیز تشنه ی دیدار روی توست
پیوسته با هزار هزار عز و احترام
فرش ره تو بال ملائک شد ای امام
تو مرده را به اذن خدا زنده می کنی
ما را ز لطف خویش تو آکنده می کنی
ای چهره ی محمدی تو جمال حق
وی سیرتت نشانه ی اوج کمال حق
ای در وجود تو متجلی امیر عشق
با امر حق به کشور دلها وزیر عشق
تو باقرالعلومی و احیاگر کتاب
روشنگر طریق بشر همچو آفتاب
تو ترجمان تک تک آیات محکمی
آرام جان و نور دل اهل عالمی
ای قبله گاه و کعبه آمال مؤمنین
هر کس شناخت شان تو را شد فقیه دین
ای یادگار ماه محرم سفر مرو
با کوله بار غصه و ماتم سفر مرو
هم ناله ی صحیفه ی اندوه و غم تویی
سرو خمیده قامت بار ستم تویی
روی تن تو مانده ز زنجیرها اثر
داغ غمت به جان بشر می زند شرر
یادت نمی رود چه گذشته به کاروان
یادت نمی رود ز جفاهای ساربان
مجروح هر دو پای تو از خارهای دشت
تنها خداست آگه از آنچه به تو گذشت
شن های داغ مرهم درد تو بوده است
زینب(س) به آه و ناله غمت را سروده است
تا شام غم پیاده دویدی به روی خاک
چشمت زغصه چشمه شد و سینه چاک چاک
تو شاهد شهادت طفلان زینبی
تو یادگار مصحف و قران زینبی
تو تشنه کام جرعه ای از مشک بوده ای
تو همنوای قافله ی اشک بوده ای
بالای نیزه قاری قران حسین(ع) توست
پائین نیزه درد و غم و شور و شین توست
در باغ گل لطیفتر از یاس بوده ای
تو شاهد شهادت عباس(ع) بوده ای
دیدی تن حسین(ع) تو در زیر دست و پا
یک عمر در غمش دل تو خیمه ی عزا
می سوخت خیمه های حرم پیش چشم تو
یک اربعین مصیبت و غم پیش چشم تو
گنجینه ی مصیبت و رنج و الم شدی
یک اربعین اسیر بلا و ستم دی
دریای غصه های شما بی کرانه است
داغت همیشه در دل ما جاودانه است